اصول بازی با کودکان

Asimcompany
25 اسفند 1400
بدون دیدگاه
3 دقیقه زمان مطالعه
اصول بازی با کودک

اصول بازی

۱۲ توصیه برای بازی با کودکان

۱. بازی کردن با کودک فقط مسوولیت مادران نیست و پدران هم باید با کودک بازی کنند.

۲٫ با تلفن همراه روشن و دغدغه های دیگر وارد بازی با کودک نشوید.

۳. قبل از شروع بازی مدتی که می خواهید با او بازی کنید را بگویید.

۴. اجازه دهید او خودش بازی ها و نقش ها را انتخاب کند، حتی اگر بازی های تکراری انجام دهد.

۵٫ هنگام بازی با خیالپردازی های کودک پیش بروید، حتی اگر در بازی کارکرد و نام وسایل را تغییر دهد.

۶. هنگام بازی لمس و تماس بدنی مناسب با او داشته باشید.

۷٫ در زمان بازی بر رابطه تان با کودک تمرکز کنید، نه بر مشکل و مساله او.

۸. کاری را برای کودک انجام ندهید که خودش می تواند آن را انجام دهد. با این شیوه احساس توانمندی را از او سلب می کنید. برای مثال اگر کاری برای کودک پیچیده بود؛ مثل بازکردن در یک جعبه یا بستن آن، صبورانه کودک را مشاهده و تلاش او را تشویق کنید.

۹٫ از کلمات «باید و نباید» و «چرا» هنگام بازی استفاده نکنید.

۱۰. اگر هنگام بازی کودک کاری انجام داد که برای خودش یا وسایل یا شما آسیب رسان بود، محدودیت وضع کنید. این محدودیت ها باید در کمتر از ۱۰ کلمه بیان شود.

۱۱٫ لحن شما هنگام گذاشتن محدودیت باید عاری از خشونت، ولی مقتدرانه باشد.

۱۲. هیچ گاه قوانین و محدودیت ها را در حالت ایستاده به کودک نگویید و روبروی او بنشینید.

به طور کلی ۳ نوع بازی داریم

بازی فرد: کودک تا قبل از ۲ سالگی تنها به بازی فردی می پردازد، به این معنی که به تنهایی بازی می کند. ساعت ها با یکی از اعضای بدنش یا یک اسباب بازی مشغول می شود و به همسالان یا بزرگسالان برای بازی نیازی نمی بیند. به علاوه، بازی های کودک در این سن، عمدتا به صورت اکتشافی است. به این معنی که کودک نسبت به بدن خود و محیط اطرافش بسیار کنجکاو است و کشف نقاط مختلف خانه و سرگرم شدن با وسایل مختلف که در گوشه و کنار خانه وجود دارند برای او یک بازی محسوب می شود. نکته مهم این است که کودک را به خاطر اکتشافاتش سرزنش نکنید تا حس کنجکاوی وی سرکوب نشود.

بازی موازی: از سن ۲ تا ۳ سالگی کودک به بازی موازی می پردازد. بازی موازی به این گونه است که دو کودک در فاصله ۵۰ سانتی متری یا کمتر و بیشتر هر دو به یک بازی (مثلا ماشین بازی) مشغول هستند. گاهی به یکدیگر نگاه می کنند و اسباب بازی های خود را با هم عوض می کنند، ولی هیچ تعامل دیگری با هم ندارند. به اصطلاح کنار هم بازی می کنند، ولی با هم بازی نمی کنند. بازی دیگر در این سن بازی نمادی ساده است. به این مفهوم که کودک مثلا یک خیار را جلوی گوش خود می گیرد و شروع به حرف زدن می کند، گویی آن خیار یک تلفن است و گاهی همان خیار را دم گوش شما می گیرد و با ایما و اشاره به شما می فهماند که با آن صحبت کنید. این بازی های نمادی آغاز شکل گیری قوه تخیل و خلاقیت است.

بازی اجتماعی: کودک بعد از ۳ سالگی با همسالان خود همبازی می شود. هنگام بازی دائم با آنها در تعامل است و تنها در این سن کودک قادر به انجام بازی های مشارکتی و دسته جمعی خواهد بود و هنگام بازی با مفاهیمی مانند رعایت نوبت و برد و باخت آشنا خواهدشد. به همین دلیل است که در این سن وجود همبازی برای کودک اهمیت پیدا می کند؛ خواه این همبازی خواهر و برادر یا دوست مهد کودک یا کودکان حاضر در زمین بازی پارک باشد، کودک نیازمند آنها ست. پس باید از این سن شرایطی برای او فراهم کرد تا بتواند با همسالانش ارتباط برقرار کند.

فواید بازی کردن برای کودکان

۱. تحریک اولیه‌ی رشد مغز

بازی می‌تواند از جهات مختلف به تقویت رشد مغزی در کودک کمک کند. برای نمونه تجربیات ضروری برای زندگی را فراهم می‌کند و زمینه‌ساز رشد مغز می‌شود.

مغز کودکان به تعداد زیادی ارتباط‌دهنده‌ی بین سلول‌های عصبی یا سیناپس مجهز است. تولید بیش از حد سیناپس اجازه می‌دهد تا اطلاعاتی که در سال‌های اولیه کسب می‌شوند به شکل بنیادین در مغز ذخیره شوند. این ذخیره‌سازی بنیادین به تجربیات کاملی در زندگی نیاز دارد که در یک محیط غنی از بازی‌های حسی و حرکتی کسب می‌شوند. اگر این تجربه‌ها وجود نداشته باشند، سیناپس‌های مربوطه از بین می‌روند.

دانشمندان علوم اعصاب کشف کرده‌اند که قرار گرفتن در شرایط ایدئالی برای بازی از جهت محیط و لوازم و بازی کردن در محیطی با این شرایط می‌تواند باعث تغییرات شیمیایی و فیزیولوژیک در مغز شود. در بین نواحی مختلف مغز، این تغییرات بیشترین فایده را برای قشر مغز دارند. قشر مغز همان ناحیه‌ای از مغز است که با پردازش رفتارهای شناختی ارتباط بیشتری دارد.

۲.بازی و مصرف انرژی اضافی

کودکانی که انرژی کم تری دارند، میل کم تری به بازی از خود نشان می دهند. بازیگوشی در کودکان، نشان عقل و استقامت آن ها در هنگام بزرگ سالی است و جای هیچ گونه نگرانی نیست.

 بازی و یادگیری کنترل اعضای گروه: بازی به کودک کمک می کند تا کنترل اعضای بدنش را در دست بگیرد؛ مهارت های بدنی خود را کامل کند و بین عضلات خود هماهنگی ایجاد کرده و حواس پنج گانه ی خود را تقویت کند. هنگامی که کودک با انگشتان خود بازی می کند؛ در واقع با شیوه ی به کار بردن آن ‎ ها آشنا می شود.

 بازی و غلبه بر خشم، ترس، حسادت و غم: ترس ها و حسادت های پنهان کودک، گاهی به صورت غول جلوه گر می شوند و او با جنگ و گریز بر آن ها پیروز می شود. گاهی کودک خود را به جای شخصیت شرور قصه می گذارد و هر بلایی که دوست داشته باشد سر بقیه می آورد.

۳. تقویت هوش

کودک باهوش تر بازی های متنوع تر انجام می دهد و کم تر به یک نوع بازی می پردازد. افراد باهوش تر از بازی های انفرادی لذت می برند و معمولاً انرژی بدنی شدید صرف نمی کنند. یکی دیگر از فوایدی که برای بازی کردن مشخص شده است این است که بازی در دوران کودکی با داشتن هوش بیشتر در سنین بالاتر ارتباط دارد. از پژوهش‌های انجام شده در این زمینه نتایج جالبی به دست آمده است. این پژوهش‌ها نشان دادند که اگر برای نوزادان شرایطی فراهم شود که به صورت منظم بازی کنند، آن‌ها در سه سالگی بهره‌ی هوشی بالاتری خواهند داشت. بعضی از روان‌شناسان بعد از تجزیه و تحلیل نتایج به دست آمده، این نظریه را تأیید کردند که بازی می‌تواند رشد شناختی، زبانی و اجتماعی کودک را تقویت کند.

۴. شکل‌گیری تفکر خلاقانه

شاید آشکارترین فایده بازی این است که باعث افزایش خلاقیت در کودکان می‌شود. خلاقیت رابطه‌ی بسیار نزدیکی با تفکر واگرا دارد. تفکر واگرا با بررسی راه‌حل‌های ممکن همراه است و معمولا ایده‌‌پردازی خلاقانه را به دنبال دارد. پژوهش‌ها نشان داده‌اند که بازی در شکل‌گیری تفکر واگرا بسیار مؤثر است.

در پژوهشی برای اثبات این تأثیر، ۵۲ کودک شش تا هفت ساله به صورت تصادفی انتخاب شدند و به دو گروه تقسیم شدند. بچه‌های گروه اول باید متنی را که روی تخته‌ی سیاه نوشته شده بود کپی می‌کردند و  به بچه‌های گروه دوم نوعی خمیر بازی داده شد. سپس از آن‌ها خواسته شد تا یک فعالیت ابتکاری و خلاقانه انجام دهند. بررسی فعالیت‌هایی که این بچه‌ها انجام دادند این بود که بچه‌های گروه خمیر بازی به نتایج خلاقانه‌تری رسیده بودند.

بعضی دیگر از پژوهش‌ها هم نشان دادند که بازی‌های آزاد به ویژه بازی‌های نمایشی با پیشرفت قابل توجه تفکر واگرا در ارتباط هستند. بازی‌های آزاد بازی‌هایی هستند که ساختار مشخصی ندارند و در آن‌ها کودکان تشویق می‌شوند خودشان ساختار بازی را طراحی کنند. در بازی‌های نمایشی، کودکان باید داستان‌ها را تصور کنند و در مرحله‌ی بعد آن‌ها را اجرا کنند. در این نوع بازی‌ها بچه‌ها می‌توانند آزادانه فکر کنند و انجام دهند و همین آزادی در فکر و عمل باعث تقویت خلاقیت در آن‌ها می‌شود.

خیال‌پردازی با خلاقیت بیشتر همراه است و برخی مطالعات نشان داده‌اند نوجوان‌هایی که خلاقیت بیشتری دارند، در دوران کودکی به داشتن دوستان خیالی تمایل داشته‌اند.

۵. بهبود مهارت‌های کلامی و ارتباطی

یکی دیگر از نتایج قابل مشاهده‌ی پژوهش‌‌ها ارتباط بین بازی‌های دوران کودکی و مهارت‌های ارتباطی در سنین بالاتر است. در پژوهشی که با هدف درک بهتر ارتباط بین مهارت‌های ارتباطی و بازی کردن انجام شد، پژوهشگران دریافتند که بازی با اسباب‌بازی‌ها چه تأثیراتی روی کودک می‌گذارد. در این پژوهش مشخص شد که اگر مادر یک اسباب‌بازی را نام‌گذاری کند و در بازی کودک با آن اسباب‌بازی مشارکت کند، بعد از سه ماه فرزند او مهارت‌های کلامی بهتری خواهد داشت.

در یک پژوهش دیگر، پژوهشگران رفتار کودکان حاضر در کلاس‌های ۶۵ مهد کودک را به مدت چهار هفته بررسی کردند. همان طور که پیش‌بینی می‌شد، همراه بودن این کلاس‌ها با بازی‌ها به ویژه بازی‌های نمایشی باعث شده بود تا کودکان عملکرد بهتری در یادگیری مهارت‌های پیش‌نیاز خواندن و نوشتن داشته باشند.

بازی‌های نمایشی به طور ویژه‌ای مفید هستند. کودکان خردسال هنگام انجام این بازی‌ها فرصت خوبی پیدا می‌کنند تا واژگان را بهتر بشناسند، بهتر مکالمه کنند و مطالب دیگران را بهتر درک کنند. در بازی‌های گروهی، کودکان معمولا برای رسیدن به توافق‌ها سعی می‌کنند به گفتار و رفتار یکدیگر پاسخ دهند.

۶. ارتقای مهارت‌های کنترل عواطف و تنظیم هیجانات

تنظیم هیجانات یکی از مهارت‌های اساسی برای رفتن به مدرسه است. کودکانی که این مهارت را کسب کرده‌اند، آمادگی بیشتری برای حضور در مدرسه دارند. آن‌ها برای رسیدن نوبتشان صبورترند، در برابر وسوسه‌ی سایر بچه‌ها برای گرفتن اشیاء مختلف مقاومت بیشتری از خودشان نشان می‌دهند، هیجانات منفی را کنترل می‌کنند و می‌توانند فعالیت‌های چالش‌برانگیز را ادامه دهند.

در یک پژوهش، روان‌شناسان نحوه‌ی رفتار کودکان با حوادث منفی را هنگام بازی‌های نمایشی بررسی کردند. آن‌ها به این نتیجه رسیدند کودکانی که بازی‌های نمایشی بیشتری با مشارکت مربیان خودشان انجام داده بودند، در تنظیم هیجاناتشان بهتر عمل می‌کردند و برای ادامه‌ی بازی آمادگی بیشتری داشتند.

مهارت تنظیم هیجانات نه تنها برای کسب موفقیت‌های تحصیلی ضروری است بلکه باعث می‌شود کودک موفقیت‌های اجتماعی بیشتری را هم کسب کند. در مراکز پیش‌ دبستانی، کودکانی که عملکرد بهتری در کنترل عواطف از خودشان نشان می‌دهند، با دوستان بیشتری در ارتباط هستند و از نظر اجتماعی توانایی‌های بیشتری دارند.

۷. رشد همدلی و شایستگی اجتماعی

بازی کردن برای تقویت رشد اجتماعی کودکان بسیار مهم است. انجام بازی‌های فعال و بدون ساختار با دیگران (والدین، خواهر و برادر و هم‌سالان) فرصت بسیار خوبی برای پرورش مهارت‌های اجتماعی است. وقتی در بازی، کودکان نقشی را اجرا می‌کنند یا با هم‌سالان خود مذاکره می‌کنند، مهارت‌های اجتماعی بیشتری را می‌آموزند.

همچنین برای کودکان، بازی فرصتی برای یادگیری تعاملات اجتماعی است. کودکان همکاری با دیگران، پیروی کردن از قوانین، خود کنترلی و نحوه‌ی کنار آمدن با دیگران را در بازی‌ها یاد می‌گیرند.

روان‌شناسان به این نتیجه رسیده‌اند که انجام بیشتر بازی‌های خیالی به ویژه نمونه‌های پیچیده‌تر آن‌ها در دوران پیش دبستانی با سطح مهارت‌های اجتماعی و محبوبیت اجتماعی کودکان در ارتباط است. کودکانی که این تجربه را دارند بیشتر در فعالیت‌های اجتماعی مثبت شرکت می‌کنند.

کودکانی که بیشتر بازی می‌کنند، شادتر هستند، بهتر با شرایط مختلف سازگار می‌شوند، تعاملات اجتماعی بیشتری دارند، در بین هم‌سالان خودشان محبوب‌تر هستند و همدلی بیشتری از خودشان نشان می‌دهند. همدلی یکی از اصول مهم برای پیشرفت مهارت‌های اجتماعی است. چنین کودکانی در آینده افکار و احساسات دیگران را بهتر درک می‌کنند.

۸. ارتقای سطح سلامت جسمی و روانی

در بخش‌های قبلی اشاره کردیم که بازی باعث تقویت مهارت تنظیم هیجانات می‌شود. این مهارت نقش اساسی در تاب‌آوری و سلامت روانی کودک دارد. از طرفی دیگر بازی‌هایی که شامل فعالیت‌های بدنی می‌شوند، مهارت‌های حرکتی، قدرت و استقامت را تقویت می‌کنند و در ارتقای سطح سلامت جسمانی کودک تأثیر دارند.

۹. کسب تجربیات مفید در زندگی

بازی کردن به کودکان کمک می‌کند مهارت حل مشکلات را یاد بگیرند. وقتی کودکان در بازی‌های نمایشی از بزرگترها تقلید می‌کنند، با چالش‌های زندگی بهتر آشنا می‌شوند. همچنین آن‌ها در بازی‌ها فرصتی پیدا می‌کنند تا با مشکلات مواجه شوند و آن‌ها را حل کنند. در واقع بازی‌ها فرصت‌های امنی برای کودکان هستند تا بتوانند در آن‌ها مهارت‌ها و نقش‌های اجتماعی لازمشان را تمرین کنند. زمانی که کودکان در بازی‌ها نقش‌های مختلف را می‌پذیرند، با دیدگاه‌های مختلف آشنا می‌شوند و این آشنایی ذهنی به تقویت تفکر انتزاعی در آن‌ها کمک می‌کند.

۱۰.جنسیت

تأثیر جنسیت در بازی از سن هشت سالگی آغاز می شود؛ در نزد پسران وسیله ای برای اثبات خود در برابر دیگران و برای دختران وسیله ای برای بودن با دیگران است. دختران بیش تر کلامی بازی می کنند، در حالی که پسران به فعالیت های بدنی مشغول اند. دختران در بازی پرخاش گر نیستند، در حالی که پسران باهیجان و حرکات ماهیچه ای بازی می کنند. پسران، اغلب در بازی تابع قانون و مقررات نیستند و بیش تر به نفع خود به بازی می پردازند. در حالی که دختران گرایش شدید به قوانین و آداب و رسوم دارند.

 

۱۱. برقراری رابطه‌ی بهتر و محکم‌تر با والدین، مربیان و هم‌سالان

کودکان تا پانزده ماهگی میل به بازی با هم سالان ندارند و بیش تر انفرادی به بازی می پردازند. حدود نه تا سیزده ماهگی، اوج اشتغال به بازی انفرادی کودکان است. تدریجاً اختلافات کاهش می یابد و در سنین نوزده تا ۲۵ ماهگی بازی با هم سالان در کودک شکل می گیرد. تدریجاً با رشد اجتماعی کودک، همانندسازی و الگوپذیری در بازی های کودک افزایش می یابد، و تا بلوغ ادامه دارد. والدینی که با فرزندان خود بازی می‌کنند، رابطه‌ی بهتر و محکم‌تری با آن‌ها برقرار می‌کنند. حتی یک بازی ساده مانند «دالی موشه» می‌تواند به یک فرصت خوب برای برقراری رابطه‌ای ویژه بین کودکان و والدین تبدیل شود. این‌گونه لحظات جزء تجربه‌های مثبت کودکان هستند. تجربیاتی که به رشد ذهنی کودکان کمک می‌کنند.

این آخرین فایده‌ای است که برای بازی به آن اشاره کردیم اما اهمیت آن اگر بیشتر از موارد قبل نباشد کمتر هم نیست. لحظات شاد همراه با بازی ارزشمندترین هدایایی هستند که می‌توانیم به کودکانمان اهدا کنیم.

بدون دیدگاه
اشتراک گذاری
اشتراک‌گذاری
با استفاده از روش‌های زیر می‌توانید این صفحه را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.